حدود یک هفته میشه که بیلی داره چند سیلابی صحبت میکنه .
و دیشب برای اولین بار گفت : ایلیا مامانشو دوست داره !!
که یهویی هردومون خشکمون زد و یه بار دیگه خدارو شکر کردیم .
جملاتی مثل :
اذیت نکن .
زود بیا .
ایلیا خوابش میاد .
ایلیا غذا بخوره .
ایلیا لباس بپوشه .
ایلیا پی پی !
دارت بازی بکنه .
و ...
از آخرین اختراعات کلامی آقا ایلیا هستش .
البته جنگیدن رو یادش نمیدم . چون قرار نیست تویه روستای دور افتاده بزرگ بشه و برای بدست آوردن غذا جنگ بکنه .
قانون مند بودن . مهارتهای کلامی . زبان انگلیسی و کامپیوتر محورهای اصلی ما برای تربیت آقا ایلیاست .
تصمیم ندارم براش پلی استیشن بخرم تا مثله یه نفر دیوونه بشه و با خودش در حال راه رفتن کشتی کج بگیره یا اینکه شبها خواب لاک پشتهای نینجا ببینه .
دنیای آینده دنیای حرف زدنه .
دیشب برات گریه کردم .
چون میبینم که خیلی مهربونی . جون میبینم که گذشت داری . چون میبینم که اسباب بازیهات رو به هم سن و سالای خودت میدی در حالیکه اونا کتکت میزنن .
بابایی کاش میتونستم یه جایی ببرمت تا دیگه مجبور نباشی از کسی بترسی .
پسرم دلم میخواد قوی باشی اما چجوریش رو نمیدونم .
قدرت طلبی تویه ذاته بعضیها هست . اما چرا باید اونو به رخ همه بکشن .
ایلیای من دوستت دارم با همه مهربونیهات .
لی لی لی حوسک !
جوجو اومد آب بوحوره اوتاد حوسک .
اسمت چیه ؟ : ایییا ( ایلیا )
خونتون کجاست ؟ :پدیسس ( پردیس )
چند درصد پسر خوبی هستی ؟ : صددصد .