پس از مدتها تصمیم گرفتیم با آقا ایلیا و مامی بریم مسافرت .
کجا ؟
مشهد .
خلاصه پس از کلی برنامه ریزی رفتیم و مستقر شدیم و قرار بود از ۵ شنبه برنامه رو شروع کنیم که آقا ایلیا یادش افتاد مدتیه مریض نشده و همون جا مریض شد .
یه ویروس پاکستانی همان و ۳ روز بیمارستان و کلینیک و ... همان .
تا اینکه روز آخر یه کم بهتر شد و حول حولکی رسیدیم به چند تا برنامه .
اول از همه رفتیم حرم و کلی حال کردیم .
بعدش هم آقا رو بردیم باغ وحش و اون کلی حال کرد و فرداش هم اومدیم خونه و همه حال کردیم .
همین ...
خوب خدا رو شکر که حسابی بهتون خوش گذشته